Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6274 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
night order
U
دستور شبانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
black out
U
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
parlour boarder
U
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension
U
شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
U
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
night vision
U
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skips
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skipped
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skip
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
piped
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branches
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
nocturnal
U
شبانه
nocturnally
U
شبانه
nightly
U
شبانه
one plus one address
U
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branches
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
cracksman
U
دزد شبانه
burglarizes
U
شبانه دزدیدن
d. and night
U
شبانه روز
circadian
U
شبانه روزی
night order
U
دستورات شبانه
night interception
U
رهگیری شبانه
night interception
U
کمین شبانه
moonshiner
U
قاچاقچی شبانه
night landing
U
فرود شبانه
night operations
U
عملیات شبانه
night schools
U
اموزشگاه شبانه
quotidian
U
شبانه روزی
nighttide
U
جزر و مد شبانه
night and day
U
شبانه روز
nocturnal prayer
U
نماز شبانه
hostelry
U
شبانه روزی
he went by night
U
شبانه رفت
night school
U
اموزشگاه شبانه
pavor nocturnus
U
وحشت شبانه
overnight
U
در مدت یک شب شبانه
hostels
U
شبانه روزی
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
vespertinal
U
شبانه عشایی
round-the-clock
شبانه روزی
burglarize
U
شبانه دزدیدن
nightlife
U
تفریحات شبانه
hostel
U
شبانه روزی
burglarizing
U
شبانه دزدیدن
burglarized
U
شبانه دزدیدن
nocturnal
U
نمایش شبانه
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
boarding school
U
اموزشگاه شبانه روزی
boarding schools
U
اموزشگاه شبانه روزی
night interception
U
استراق سمع شبانه
schoolwork
U
تکلیف شبانه دانشجو
first post
U
شیپور خبر شبانه
night
U
شب هنگام برنامه شبانه
floorshow
U
نمایش باشگاههای شبانه
moonlight fliting
U
اسباب کشی شبانه
hosteler
U
مقیم شبانه روزی
nights
U
شب هنگام برنامه شبانه
nightlife
U
شرکت در تفریحات شبانه
battle lights
U
چراغ خاموشی شبانه
circadian rythm
U
ریتم شبانه روزی
nocturn
U
سحر خوانی شبانه
boarder
U
شاگرد شبانه روزی
boarders
U
شاگرد شبانه روزی
watch and ward
U
حق نگهبانی روزانه و شبانه
immediate
U
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
se'nnight
U
یکهفته هفت شبانه روز
boarding
U
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
friars lantern
U
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
sennight
U
یکهفته هفت شبانه روز
night cap
U
گشتی رزمی هوایی شبانه
night line
U
ریسمان ماهی گیری شبانه
witch moth
U
پروانه بید شبانه شب پره
whippoorwill
U
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
honky tonk
U
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
night clothes
U
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
serenades
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
serenade
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
cover charge
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
ignisfatuus
U
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
vigil
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigils
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
youth hostel
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
to fly with the owl
U
کارهای شبانه کردن شبگردی کردن
youth hostels
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
instructions
U
دستور
direction
U
دستور
commandment
U
دستور
commandments
U
دستور
rule
U
دستور
instruction
U
دستور
say so
U
دستور
say-so
U
دستور
regulation
U
دستور
prescriptions
U
دستور
prescription
U
دستور
precepts
U
دستور
order
U
دستور
precept
U
دستور
programs
U
دستور
prescript
U
دستور
program
U
دستور
commands
U
دستور
formula
U
دستور
command
U
دستور
formulae
U
دستور
formulas
U
دستور
commanded
U
دستور
enjoinment
U
دستور
technical manual
U
دستور فنی
dictated
U
دستور دادن
dictate
U
دستور دادن
intuit
U
دستور دادن
warning order
U
دستور اگهی
to give instractions
U
دستور دادن
intuited
U
دستور دادن
dictates
U
دستور دادن
intuits
U
دستور دادن
intuiting
U
دستور دادن
superior order
U
دستور مافوق
transformational grammar
U
دستور گشتاری
dictating
U
دستور دادن
prescriptions
U
دستور عمل
directions
U
دستور عمل
permission
U
دستور پروانه
dictate
U
دستور دادن
recipes
U
خوراک دستور
recipe
U
خوراک دستور
commandments
U
دستور خدا
commandment
U
دستور خدا
collection order
U
دستور وصول
grammar
U
دستور زبان
prescription
U
دستور عمل
grammars
U
علم دستور
grammars
U
کتاب دستور
grammars
U
دستور زبان
grammar
U
کتاب دستور
grammar
U
علم دستور
daily order
U
دستور روز
formulary
U
دستور نامه
generative grammar
U
دستور زایشی
standing orders
U
دستور جاری
standing order
U
دستور جاری
gramarey
U
دستور زبان
grammer
U
دستور زبان
job order
U
دستور کار
laying instruction
U
دستور نصب
lubrication order
U
دستور روغنکاری
macro
U
شرح دستور
administrative order
U
دستور اداری
field manual
U
دستور رزمی
cramer's rule
U
دستور کرامر
embedded code
U
دستور چاپگر
conditional statement
U
دستور شرطی
enforcement order
U
دستور اجرا
engine order
U
دستور ماشین
cancellation order
U
دستور فسخ
cancellation order
U
دستور لغو
blanket order
U
دستور کلی
behest
U
امر دستور
execute statement
U
دستور اجرایی
avaunt
U
دستور اخراج
macro
U
درشت دستور
macro instruction
U
درشت دستور
Recent search history
Forum search
3
Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3
Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3
Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
2
دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2
دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1
معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1
در مورد فعلهای مجهول
2
تعریف فونتیک چیست؟
2
تعریف فونتیک چیست؟
1
سلام
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com